راه وفا پیش گیر، کان ز جفا خوش ترست


گرچه جفایت خوش ست لیک وفا خوش ترست

روی چو گل برگ تو از همه گل ها فزون


کوی چو گلزار تو از همه جا خوش ترست

هجر بتان ناخوش ست! سرزنش خلق نیز


دیدن روی رقیب از همه ناخوش ترست

با رخش ای نقشبند، دعوی صورت مکن


صنعت خود را مبین، صنع خدا خوش ترست

کاش به راهت سرم سوده شود همچو خاک


زان که چو من عاشقی بی سر و پا خوش ترست

محتسب از نقل و می منع هلالی مکن


کز ورع و زهد تو شیوهٔ ما خوش ترست